در سنه 1332- که به جهت شدّت ابتلا و گرفتارى و کثرت هموم و غموم که بر این داعى روى داد و شرح آن طولانى است- به خاطرم رسید که پناه برم به امام اتقیا و زبده اصفیا و پناه غربا و شهید زهر جفا، حضرت ابو الحسن علی بن موسى الرّضا- صلوات الله علیه و على آبائه و أبنائه- چه در روایت وارد شده که، رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود که، «به زودى مدفون مىشود پارهاى از تن من به خراسان، زیارت نمىکند او را غمناکى، مگر آنکه برطرف کند حقتعالى غم او را و نه گناهکارى مگر آنکه حق تعالى بیامرزد گناهان او را.»
و هم روایت شده که، شخصى در خواب دید که ملکى با جامه سبز از آسمان نازل شد و این دو شعر را بر شاذروان قبر مطهّر آن حضرت نوشت:
من سرّه أن یرى قبرا برؤیته یفرّج اللّه عمّن زاره کربه
فلیأت ذالقبر إنّ اللّه أسکنه سلالة من رسول الله منتجبة
پس اسباب سفر مهیّا کردم و از دار الایمان قم به صوب ارض اقدس توجه نموده و چون به تقبیل آن سده سنیه و عتبه عالیه فایز گشتم چندان مراحم و الطاف و نعمت از آن رحمت الهى و نعمت نامتناهى در خود مشاهده کردم که هوس مجاورت آن آستانه مقدسه را نمودم و با خود گفتم:
إذا کنت تأمل أو ترتجی من اللّه فی حالتیک الرّضا
فلازم مودّة آل الرّسول و جاور علیّ بن موسى الرّضا
***
قبر امام هشتم و سلطان دین رضا از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
با آنکه در این قطعه از زمان، که فتنههاى بىپایان چون پارههاى شب مظلم متراکم و بر تمام بلاد و عباد متهاجم گشته، و به حکم «إذا عمّت البلدان الفتن و البلیا فعلیکم بقم و حوالیها و نواحیها؛ فإنّ البلایا مدفوع عنها» شایسته است که هرکس بتواند مهاجرت به بلده طیبه قم نماید، تا چه رسد به کسى که قم وطن او باشد، لکن این شکسته مهجور، چندان مغمور در نعمت بىپایان حضرت سلطان خراسان- صلوات الله علیه- گشتم که مرارت غربت را در این آستان ملایک پاسبان بر کام خود شیرین دیدم، و رغبت مراجعت به وطن را در خود ندیدم، بلکه سختىهاى کشیده و تلخىهاى چشیده را شکرها گفتم و منتها پذیرفتم.
منّت از بخت مساعد که پس از راه دراز بر در کعبه جان بست دلم عقد نماز
آنچنان کعبه که هرکس به صفا دید در آن منّت از خار مغیلان کشد و راه دراز
و هم پیوسته عرضه مىدارم:
شاها من ار به عرش رسانم سریر فضل مملوک آن جنابم و محتاج این درم
گر بر کنم دل از تو و مهر از تو بگسلم این مهر بر که افکنم این دل کجا برم؟
نامم ز کارخانه عشاق محو باد کز جز محبّت تو بود ذکر دیگرم
اى عاشقان کوى تو از ذره بیشتر من کى رسم به وصل تو کز ذره کمترم
الفواید الرضویه فى احوال علماء المذهب الجعفریه، ج1، ص: 16
درباره این سایت